بسیاری ازعاشقان آن دوران باصدای علمدارکریمی، لذت میبردند،احساس می گرفتند.یادوخاطره ،میساختند،وبه خاطره ها و یادها میسپردند.
صدای علمدار کریمی
صدای علمدارکریمی معمولآ درمقطعی، بین سالهای۷۰تا ۷۸جز صداهای پرطرفدارموسیقی عاشقانه خوانی، عوام قشقایی،حتی گاها روستانشینان ،وسایراقوام محلی غرب فارس ،خاصه شهرستانهای نورآبادممسنی وکازرون وشهرهای تابعه ی، این دوشهرستان ،تاحتی برخی ازشهرستان های قشقایی نشین همجواربود.
کیفیت واوج صدا و دانستن یا نداستن مقام های موسیقی قشقایی، توسط ایشان را گروه کثیری تآییدوگروهی که درموسیقی دستی برآتش داشته وبسان عوام ،آماتورنبوده وبادیدی حرفه ای به موسیقی وآوازقشقایی، نظرداشتند، چندان قابل قبول نبود و مهرتآییدی ازجانب آنان نداشت.
اما بالتبع تآثیرات ژرف وعمیق واحساسی صدای این زنده یاد، درآن مقطع دهه ی هفتاد برزندگی روزمره مردمان عشایروجوانان عشایر،بودکه، پس ازخستگی یک روزکاری سخت وطاقت فرسای زندگی عشایری، به لحظاتی چند،به گاه ظهر، یا اوایل شب ،گوش به نغمه های برخاسته ازکاست های رادیو ضبط های قوه ای ،آن زمان، میدادند تا باشنیدن صدای علمدارلحظه ای، آرام گیرند.
تایید و عدم تایید، تآثیرات درست یا نادرستی صدای علمدارکریمی و افرادی در ردیف آوازخوانی ایشان و هم ردیفان ایشان، بر روند موسیقی قشقایی، کارمن وافرادی بسان حقیرنبوده،
و نمی باشد .
بی شک،قضاوت رابه کارشناسان وموسیقی دانان قدروصاحب سبک وسیاق موسیقی قشقایی ،خواهیم سپرد
تاکه منصفانه قلم رانده باشیم.
اما شرط انصاف نبوده و نیست که تآثیرات احساسی صدای این زنده یاد را ،به گاه ،
دهه ی هفتاد وبه سالهای ۷۰تا۷۸رانادیده انگاشته ،وحق مطلب وحقیقت موجود آن زمان موسیقی ایل وتبارمان قشقایی را ،نادیده انگاشته
وفات
و کنون ، پس ازشنیدن خبر وفات این آوازخوان عاشقانه قشقایی دهه ی هفتاد،
که صدایش روح بخش جماعت کثیری ازعشایر دامدار وروستائیان غرب فارس بود نادیده گرفته شود.
به هرحال ایشان به نوبه ی خود بی آنکه خود بخواهد یا تآثیری دراین روند ایجادشورواحساس بین علاقه مندان صدایش، داشته باشد
بر موسیقی قشقایی ،آن هم سبک عاشقانه خوانی با سبک مرثیه ای ،داشته است
واینک، جای داردکه ضمن تسلیت وفات این انسان بی ادعا وساده دل عشایری ،
که ساده وگمنام زیست و در تنگدستی وشکست غرور وزخم زندگی بدوردحیات گفت،به خانواده و وابستگان این زنده یاد،
بخاطر شادی روح آن زنده یاد،
یادی از صدای این فرزند بی ادعای ایل نموده باشیم.واشاره ای برزندگی های جانکاه وسراسرالم ورنج علمداران گمنام ایل باشیم.
آری
هرآنکه شراب فرقت روزی چشیده باشد
داند که سخت داشد قطع امیدوران
به هرحال روزی وروزگاری این آمرزیده ی رحمت حق، نامی داشت و نشانی ،
و یادی و خاطری، و امیدی و آرزوئی!!!
و
افسوس که چه بسیارند امثال علمداران ایل که چشیده زهراز دست خویش وجامعه وسختی های مادی ومعیشتی روزگارند وروز خویش.
اما
امان از چرخ بیدادگر.
خدایش بیامرزادوقرین الطافش کند
کد قرار دادن این موزیک در وبلاگ شما